تاريخ : چهار شنبه 27 خرداد 1394برچسب:, | 21:33 | نويسنده : NAZANIN

برچسب‌ها:
تاريخ : سه شنبه 26 خرداد 1394برچسب:, | 22:59 | نويسنده : NAZANIN
بعضی وقتا باید یقه ی احساسات را بگیری
با تموم قدرت سرش داد بزنی و بگی
تورو خدا بسه
بسه دیگه تاحالا هرچی گشیدم از دسته تو بود
 

برچسب‌ها:
تاريخ : سه شنبه 26 خرداد 1394برچسب:, | 22:52 | نويسنده : NAZANIN
معشوقه ای پیدا کردم به نام روزگار!!!
این روز ها سخت مرا در اغوش خویش
به بازی گرفته است!!!
 

برچسب‌ها:
تاريخ : سه شنبه 26 خرداد 1394برچسب:, | 22:37 | نويسنده : NAZANIN
چرا من؟؟؟چرا با عشقت این کارو کردی؟؟؟
تو بازم که بی حالو سردی بگووووووووووووووو
تقصیره من چی بوده هان؟؟؟
تو میخواستی بری فهمیدم از بهونه هات
چرا من؟؟؟
مگه چیکار کردم که دلت شکست
اون چیکار کرد که به دلت نشست
بگو به من همه کارات قول و قرارات بازی بوده پس
تاحالا این جوری شده؟؟؟
که عشقت باشم و حسش نکنی؟
نگاه توی چشمش نکنی؟
کسی که حتی یه روزم فکرشو نمیکردی بهش فکر نکنی؟
تو میدیدی اشکای نیمه شبامو 
توی بی معرفت نداشتی هوامو
تو رفتی با اینکه میدونستی تنهامو وووووووو
تو میشنیدی صدای شکستنمو
تو میدیدی به پات نشستنامووووووو
یهویی مرد حسمو تو خواستی که اینجوری شد
تاحالا اینجوری شده؟
که عشقت باشمو حسش نکنی
نگاه توی چشمش نکنی
کسی که حتی
یه روزم فکرشو نمیکردی بهش فکر نکنی
چرا من؟؟؟
چرااااااااااااااا من؟؟؟
چرا من؟؟
چرا؟
چرا؟
 

برچسب‌ها:
تاريخ : سه شنبه 26 خرداد 1394برچسب:, | 22:25 | نويسنده : NAZANIN
بدنم‍ـــــــــــــــــــــ- روز به روز کب‍ــــــــــــــــــود تر میشود
از بس‍ـــــــــــــــــــــــ
خودم راااااااااااااااا 
میزنم‍ـــــــــــــــــ...
به نفهمی‍ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

برچسب‌ها:
تاريخ : سه شنبه 26 خرداد 1394برچسب:, | 22:20 | نويسنده : NAZANIN
ب‍ـــــــــــــــــــــــــــــه او گفت‍ــــــــــــــــم مرا دوس‍ــــــــت داری‍ــــــــــــــ؟؟؟
گفت‍ــــــــــــــــــــــــــــ بله
گفت‍ــــــــــــــــــــم مثلا چقدر؟؟؟
گفت به اندازه س‍ــــــــــــــــــــــتاره های اس‍ــــــــــــــــمان
به اس‍ـــــــــــــــ-مان نگاهی انداخ‍ــــــــــــــــــتم و دیدم ابریست‍ـــــــــــــــــــــــــــــــــ

برچسب‌ها:
تاريخ : سه شنبه 26 خرداد 1394برچسب:, | 18:13 | نويسنده : NAZANIN
قشنگ ترین پستی که دیدم؟؟؟
یه پسر گذاشته بود تو پستش...
ببین داداش من تجربه کردم
عاشقش کردم
وابستش کردم
در عین حال که باور داشتم عاشقم شده
ذره ذره
دلشو شکستم
غرورشو خورد کردم
گفتم نمیخوامت
گفتم دوست ندارم
گفتم برو پی زندگیت
گفتم دیگه به من زنگ نمیزنیاااااا
گفتم نبینم دیگه جلو چشم باشیااااا
ولی
روزی رسید که فهمیدم بد کردم
اونم دل داره
احساس داره
غرور داره
اونم خدای خودشو داره
فهمیدم تنها کسش بودم امیدشو ناامید کردم
فهمیدم تمومه اون لوس بازیاش برای من بوده فقط برای این که شادم کنه
فهمیدم وقتی میگفته دوست دارم از قلبه کوچیکش بوده
فهمیدم که تک پر خودم بوده که هی کنترلم میکرده و زنگم میزده
فهمیدم حتی با این همه بلا دلش نیومده نفرینم کنه
ته دلش تا خواسته بگه بی معرفت... میگفته خداجونم مواظبش باش
فهمیدم بد کردم
نامردی کردم
بی معرفتی کردم
ولی
خیلی دیر فهمیدم
اینقدر دیر که خدا به زمین گرم زدم
حالاست که میفهمم خدا صدای دل همون دخترو شنیده
فرشته کوچولوی من
عشقم
خانومم
خانومم
تمومه وجودم
امیده زندگیم
امیدوارم روزی منو ببخشی
شکستن دل یک دختر تاوان داره بفهمید
 

برچسب‌ها:
تاريخ : سه شنبه 26 خرداد 1394برچسب:, | 18:5 | نويسنده : NAZANIN
انصاف نیست...
دنیا انقدر کوچک باشد که ادم های تکراری را روزی هزار بار ببینی...
و انقدر بزرگ باشد...
که نتوانی ان کس که دلت میخواهدرا حتی یک بار ببینی...

برچسب‌ها:
تاريخ : سه شنبه 26 خرداد 1394برچسب:, | 17:58 | نويسنده : NAZANIN
تلخ است‍ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هم‍‍‍‍‍‍ــــــه فکر کنند سرت‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍ـــــــــــ  شلوغ اس‍ــــــــــت‍‍‍‍ــــــــــــــــــــــ
تنها خودت‍ـــــــــــــــ بدانی‍‍‍‍ــــــــــــــــــــــــــــــ  چقدر
تنهایی‍ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

برچسب‌ها:
تاريخ : سه شنبه 26 خرداد 1394برچسب:, | 17:4 | نويسنده : NAZANIN
اهسته بیا...
چیزی هم ننویس
نظر هم نگذار
همان که بخوانب بس است
من به بی محلی ادمها عادت دارم

برچسب‌ها:
تاريخ : سه شنبه 26 خرداد 1394برچسب:, | 16:38 | نويسنده : NAZANIN
این روزها...
بیشتر از هر زمانی
دوست دارم خودم باشم!!!
دیگر نه حرص بدست اوردن را دارم
نه هراس از دست دادن را....
هر کس مرا میخواهد
به خاطر خودم بخواهد
دلم هوای خودم را کرده است
همین ......

برچسب‌ها:
تاريخ : سه شنبه 26 خرداد 1394برچسب:, | 16:33 | نويسنده : NAZANIN
خداوندا...
به دل نگیر اگر گاهی
زبانم از شکرت باز می ایستد...!!!
تقصیری ندارد
قاصر است
کم می اورد در برابر بزرگی ات...
لکنت میگیرد کلمه هایم در برابرت
در دلم اما همیشه 
ذکر خیرت جاریست!!!....

 


برچسب‌ها:
تاريخ : سه شنبه 26 خرداد 1394برچسب:, | 16:31 | نويسنده : NAZANIN
ناشنوا باش وقتی همه 
از محال بودن ارزو هایت سخن میگویند...

برچسب‌ها:
تاريخ : سه شنبه 26 خرداد 1394برچسب:, | 15:58 | نويسنده : NAZANIN
گاهی سکوت
یعنی اما...یعنی اگر...
یعنی هزارو یک دلیل که‌ «دل»میترسد بلند بگوید

برچسب‌ها:
تاريخ : سه شنبه 26 خرداد 1394برچسب:, | 15:54 | نويسنده : NAZANIN
حرف...
بعضی حرفارو
هر چقدر هم بقیه بگن
تاخودت تجربه نکنی
و به غلط کردن نیوفتی
باور نمیکنی ....

برچسب‌ها:
تاريخ : سه شنبه 26 خرداد 1394برچسب:, | 15:48 | نويسنده : NAZANIN
زندگی تنها نفس ها نیست...
زنگی تعدادلبخند های کسانیست 
که عاشقانه
دوستشان میداریم...

برچسب‌ها:
تاريخ : سه شنبه 26 خرداد 1394برچسب:, | 15:41 | نويسنده : NAZANIN
چه حس قشنگیه وقتی میشی محرم دل یکی
یکی که بهش اعتماد داری
بهت اعتماد داره
از دل تنگی هاش برات میگه
از دلتنگی هات براش میگی
اروم میشه
اروم میشی
و حسی که هیچ وقت به تنفر تبدیل نمیشه...

برچسب‌ها:
تاريخ : سه شنبه 26 خرداد 1394برچسب:, | 15:32 | نويسنده : NAZANIN
چند وقتیست هر چه میگردم 
 هیچ حرفی بهتر از سکوت پیدا نمیکنم
نگاهم اما
گاهی حرف میزند گاهی فریاد میکشد
من همیشه به دنبال کسی میگردم
که بفهمد یک نگاه خسته چه میخواهد بگوید...

برچسب‌ها:
تاريخ : سه شنبه 26 خرداد 1394برچسب:, | 15:21 | نويسنده : NAZANIN
تو باشی 
من 
قدم به قدم فدایت میشوم
توباشی
از لحظه های دلتنگی جلو میزنم
به تمام در های بسته دهن کجی میکنم
به بن بست ها 
به خیابان هایی همه با یک نام....
دوست دارم تو باشی و من 
نشانی ها را گم کنم
راه خانه را هم ندانم 
تا همه بفهمند
برای من کم حواس 
خانه انجاست که تو باشی و من
قدم به قدم فدایت شوم ....
 

 


برچسب‌ها: